نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





خیلی سخته تو هق هق گریه هات

نفس کم بیاری

ولی عشقت ی جای دیگه

به یکی دیگه بگه نفسم


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 19:53 | |







مخصوص عشقم...

سلام به دوستای گلم

این پست فقط مخصوص ی نفر نوشته شده

مخصوص عشقم که میدونم خیلی کم میاد اینجا

خانم خانما فقط میخوام بدونی اگه

قراره تو ترسا باشی پس منم میشم ارتان

اگه میخوای ویولت باشی منم میشم اراد

اگه میخوای افسون باشی منم میشم دنیل

میخوای طنازباشی پس باید احسانو تحمل کنی


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 19:44 | |







برام عذاب اوره که ببینم کسی که

غرورمو زیرپاش له کرد حالا واسه من مغرور باشه

کسی که ی روزی جرئت نمکرد بهم حرفی بزنه

حالا بهم بگه شماره منوهمه ملت دارن

کسی که بهش میگم باحرفات اذیتم نکن

میگه خب اذیت نیست که واقعیته

این سخته که میدونم جوابشو بدم

ولی وقتی میبینمش حاضرم جلوش زانو بزنم


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 19:39 | |







هی لعنتی با توام درک کن احساسمو

ازم فرارنکن من دزد رویاهات نیستم

با دیدنم روبرنگردون من نگاهم هرزه نیست

پیش بقیه ازم گله نکن من گناهی نکردم جز عاشق شدن

اگه قراره با ی دوستت دارم گفتن

همه ازم ناراحت بشه وعشقم باهام بدباشه

پس هزاربار دیگه میگم

دوستت دارم عشقم


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 19:35 | |







قلب من یا کاغذباطله او...

خیلی سخته بخوای ببینیش

بخوای صداشو بشنوی

بخوای خنده هاشو بشنوی

دلت بخواد باهاش قهقه بزنی

ولی.................

ولی اون به دیدن یکی دیگه بره

جلوی تو حرف نزنه وبابقیه راحت حرف دلشو بزنه

اخمش برای توباشه وخنده هاش برای بقیه

اینطور روزایی خودت باید بفهمی که

فقط براش ی بازیچه ای

ی کاغذباطله که فقط به دردتمرین

کردن جمله های دوستت دارمی میخوری که

قراره به بقیه بگه


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 19:31 | |







خیلی سخته...

چقدر بده ازش خبر نداشته باشی

smsبدی جواب نده...ساعت ها نگرانش باشی

بعد با یه خط دیگه بهش زنگ بزنی با دومین بوق

گوشی رو برداره...

اونوقته که میفهمی چقدر تنهایی

اونوقته که میفهمی دیگه دوستت نداره

اونوقته که میفهمی دلشو زدی ویکی دیگه ترمیمش کرده


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 19:27 | |







این دخترو حق نداری اذیت کنی...

دختری که مسخره بازی درمیاری نیگات می کنه

و چشمهاش برق می زنه و زیر لب می گه عزیزم...!!

دختری که روسری بد رنگ رو که براش خریدی سر می کنه

و میاد به دیدنت...!!

دختری که وقتی قدم می زنید و یه پسر خوش تیپ تر می بینه،

خودش رو بیشتر می چسبونه بهت...!!

دختری که وقتی از همه شاکی هستی و داد می زنی ،

هیچی نمی گه، فقط آروم دستتو می گیره...!!

دختری که روز زن براش یه شاخه گل می خری ،

با به لبخند غمگین می گه مهم خودتی...!!

این دخترو حق نداری اذیت کنی...!


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 12:39 | |







روزی به پسرکی غمگین رسیدم

پرسیدم:خیانت را از که اموختی؟

گفت:از دختری که ذره ذره وجودشو میخواستم

واسه داشتنش جنگیدم

دختری که همه چیزمو به پاش ریختم

گفتم:چطور ازاون یادگرفتی؟

...........


ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 1:50 | |







معذرت میخوام بابت تاخیرم

سلام به همه شرمنده ی مدت بخاطر

عشقم

وکاراش حالم خوش نبود ونیومدم ووبلاگ

به روز نشد ولی امرزو ی خبری شنیدم که خواستم

دوباره وبلاگو راه بندازم

منتظر مطالب جدید باشید


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 1:34 | |







انسان...

چه دنیای عجیبی است...

روزی که دوستش نداری میگوید دوست دارم

و با تو خواهم ماند...

روزی که دوستش داری میگوید ازت متنفرم

و دوستت ندارم مزاحمم نشو...

ای خدا میبینی چه موجودی ساخته ای


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 15:19 | |







دل ادم ها...

دل ادم چقدر زودی خر میشه

با یک"دلخوشی"

با یک"هستم"

با یک"نترس"

با یک"نوازش"

با یک"اغوش"

و چقدر زود خرد میشه

با یک نگاه"متفاوت"

با یک حرف"نامتعارف"


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 22:50 | |







دل سنگی...

میگویند شیشه های خانه را دوجداره کنید

نمیدانند اگه این کارو بکنیم دیگر صدای

باران شنیده نمیشود...

اه از بارون بدون صدا گفتی یاد

گریه های خاموش خود افتادم

و تو دلت را دوجداره نه سنگی کرده بودی

و این بدترین مجازات واسه من بود


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 22:49 | |







معتاد شدم...

به تازگی درد میکشم درد...

هم تلخ است هم ارزان...

هم گیراییش بالاست هم اینکه تابلو نمیشوم...

و رفیقی که مرا معتاد کرد ناباب نبود

اتفاقا باب باب بود فقط نگفته بود

که ماندنی نیست همین

 


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 22:41 | |







عاشقی...

بعضی مواقع چیزی مینویسی از ته دلت

برای ی نفر!

ام دلت می گیرد...

چشمانت پراز اشک میشود..

قلبت خالی می شود...

همه ان را می خوانند و می پسندند

به جز همان یک نفر!

عاشقی و تنهایی به این میگن


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 13:35 | |







سردرگم....

گوشه ندارد که یک گوشه اش بنشینم

و نفسی تازه کنم و به غصه هایم فکرکنم

گرد گرد است این زمین...

این روزگار لعنتی...

خدایا میبینی چگونه مارا سردرگم کرده ای

 


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 13:23 | |







میترسم...


عکس های عاشقانه و هنری

همیشه از این میترسیدم جفت من

با جفت دیگری جفت شود و

سهم من فقط جفتک باشد


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 13:4 | |







پاییز...

نه بهار با هیچ اردیبهشتی

نه تابستان با هیچ شهریوری

نه زمستان با هیچ اسفندی به اندازه ی پاییزبه مزاج

خیابان ها خوش نیامد

پاییز مهری داشت به به دل هرخیابان مینشست

اندوهی داشت که بر سینه هر عاشقی چنگ میزد

غروبی داشت که درد را به یاد دل شکستگان یاداور میشد

و غمی داشت که هرکسی را غمگین میکرد


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 15:9 | |







هدیه گرفتم...




 

اینم دوتا عکس که از وبلاگ

سرزمین دختران هدیه گرفتم


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 22:48 | |







چه حماقتی...

چه حماقتی!چه خریتی!

مرا یاد نمی کند و من باز میخواهمش

میگوید ازت متنفرم ولی باز میخوانمش

میگوید دوستت ندارم و من باز عاشقانه میپرستمش

چه غروره بی غیرتی دارم من...


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 19:20 | |







دختر...پسر...

وقتی ی دختر به خاطر ی پسر

اشک میریزه یعنی واقعا عاشقشه...

ولی وقتی ی پسر به خاطر ی دختر

اشک میریزه یعنی هیچ وقت دیگه

نمیتونه دختر دیگه ای رو مثل اون

دوست داشته باشه...


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 19:9 | |







روز تلخ...

امروز فهمیدم که چقدر بی ارزشم

امروز فهمیدم که هنوز کوچکم

هنوز نتواسته ام که شیوه ی دلبری را بیاموزم...

دلیل همه این ها این است که

عشقم نه از حضورم بلکه از وجودم ناراحت است...

فهمیدم که هر لحظه نفس کشیدنم اورا ناراحت میکند

اشک هایم درمقابل زمین سجده میکرد

و من حتی نمیتوانم حرفی بزنم

تنها میتوانم به خود بخندم


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 1:55 | |







تنها قانون دنیا...

تنها قانون دنیا قانون"که نباید"است...

دلت برای کسی کسی تنگ میشود"که نباید"تنگ شود...

دستان کسی را میخواهی"که نباید"بخواهی...

کسی را دوست داری"که نباید"داشته باشی...

برای کسی اشک میریزی"که نباید"بریزی...

به کسی دل میبندی"که نباید"ببندی...

عاشق کسی میشوی"که نباید"بشوی...


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 1:45 | |







دنبال کسی هستم که...

دنبال کسی نیستم که وقتی میگم:میرم

بگه:نه نرو

دنبال کسی هستم که وقتی گفتم:میرم

بگه:صبرکن منم باهات بیام تنها نرو

دنبال کسی نیستم که وقتی میگم:برات میمیرم

بگه:خدانکنه

دنبال کسی هستم که وقتی میگم:برات میمیرم

بگه:پس منو از همین الان مرده بدون


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 13:16 | |







روز پدر مبارک...

سلام به همه دوستای گلم

چندروزی سرم شلوغ بود(نگید همیشه سرش شلوغه ها جدی سرم شلوغ بود)

پیشاپیش روز ولادت امیرالمومنین علی(ع)

و روز خودم و پدر و همه مردای دنیارو تبریک میگم


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 23:5 | |







شب ارزوها...

سلام بچه ها

چند شب پیش شب ارزوها بود

امیدوارم که همه ارزوهای خوب کرده باشن

و به ارزوهاشون برسن من خودمم

از ساعت10شب به بعد

هر ی ساعت بلند میشدم ارزو میکردم

دوباره میخوابیدم تا ی ساعت بعد

همه این هفت یا هشت بارم ی ارزو کردم

شاید بگید ادم مشنگی هست ولی اگه

این ارزوی من براورده بشه دیگه ارزویی ندارم


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 23:5 | |







عاشق یعنی این...

عاشقی یعنی بعد دوساعت اس ام اس بازی با عشقت

شب که دوباره دلتنگش میشی

دوباره همون اس ام اس های تکراری رو میخونی

ولی افسوس که من عاشقم و نه از عشقم خبری هست

نه از اس ام اس هاش!فقط میشینم و به انتظارش

به اسمش و شماره اش نگاه میکنم

تا شاید یهو ازش خبر بشه

این است واقعی


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 22:46 | |







تورا برای خود نمیخواهم...

گونه هایت را برای دست هایم میخواهم...

پیشانی ات را برای لب هایم...

خودت را برای زندگی ام...

قلبت را برای سکونت...

لب هایت را برای بوسیدن...

دست هایت را برای نوازش...

گیسوانت را برای ارامشم...

میبینی؟!برای خودم هیچ نمیخواهم


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 22:39 | |







حواسم جمع بود...

حواس من همیشه جمع بود

جمع تو و معلم ریاضی این را نمیدانست

و همیشه مرا مردود میکرد

نمیدانست این کارها فایده ندارد

ویا باید جمع من و تورو انجام بده

و حاصلش رو بدست بیاره

یا اینکه

تورا از من کم کند که در این صورت

جوابش صفر میشد و جنازه من...


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 22:31 | |







اغوش...

کاش اورژانس"بغل"داشتیم

زنگ میزدیم اونی که دوست داشتیم

میومد و خودمون رو مینداختیم تو بغلش...

بدون فکر یه ذره اروم میگرفتیم

اون وقت دیگه هیچ کسی قرار نبود بمیره

هیچکسی بی اغوش نمیموند

اغوش ها به خاطر تنهایی سرد نبود

توی اغوش ادما به جای بالشت

اغوش یکی دیگه بود


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 22:21 | |







راز دوستی...


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 18:51 | |







مرد یعنی...زن یعنی...

زن یعنی نـاز … مرد یعنی نیــاز …
مرد یعنی غرور ، زن یعنی شکست غرور …
مرد یعنی باید ، زن یعنی شاید …
مرد یعنی بودن ، زن یعنی فنا …
مرد یعنی دیدن ، زن یعنی چشم فرو بستن …
مرد یعنی دم ، زن یعنی باز دم …
مرد یعنی منطق ، زن یعنی احساس …
مرد یعنی حکومت ، زن یعنی اطاعت …
مرد یعنی سخاوت ، زن یعنی صداقت …
مرد یعنی رهایی، زن یعنی تسلیم …
مرد یعنی شرافت ، زن یعنی نجابت …
مرد یعنی خشونت ، زن یعنی لطافت …
مرد یعنی غیرت ، زن یعنی عزت …
مرد یعنی من ، زن یعنی ما…
مرد یعنی صلابت ، زن یعنی قداست …
مرد یعنی  پیمودن ، زن یعنی صبوری …
مرد یعنی اکنون ، زن یعنی فردا …
مرد یعنی ساختن ، زن یعنی سوختن …
مرد یعنی
دلدار ، زن یعنی دلداده …
مرد یعنی خواستن ، زن یعنی کاستن …
مرد یعنی ربودن ، زن یعنی کشش …
مرد یعنی بیارام ، زن یعنی بیاسای …
مرد یعنی یک جرعه هوس ، زن یعنی جام لبریز نفس …
مرد یعنی سالار ، زن یعنی ره سپرده به دامان یار …
مرد یعنی نیمی از وجود ، زن یعنی نیمه دیگر …
و اما با اینهمه معانی بی انتهای دشت آشنایی ،
مرد یعنی انسان یعنی دریای احساس یعنی دوست داشتن جاودانه
یعنی تکیه گاه وجود یعنی آرامترین خلقت …
و زن یعنی آرامگاه خلقت یعنی از سر تا پای ایثار
و مرد یعنی واژه ی غیرت و مردانگی یعنی هستن ، شدن و گشتن
و زن یعنی مهر و وفای بی کرانه یعنی انس و صفای خالصانه
یعنی امید بخش روزهای آینده یعنی همراه و همدم تنهایی ها و غربت
و همسفر راه پررمزو راز زندگی و
و مرد یعنی تنها یک واژه و آنهم
مرد


و زن یعنی تنها یک واژه و آنهم
عشـق …



[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 18:46 | |







سلام بچه ها

شاید به خاطر امتحاناتم

چند روزی نتونم بیام و وبلاگ به روز

نشه ولی بعد اون همیشه هستم

پس فعلا بای


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 10:27 | |







نا امید نمیشم...

برخلاف تار موهایش که همیشه

روی صورتش میریزه

دوستت دارم

هایی رو که بهش گفتم پشت گوش

انداخت و رفت

ولی من بازهم تیرهایم را شلیک میکنم

شاید یکی از اونا به قلبش بخوره

و منو وارد قلبش کنه


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 15:22 | |







بی معرفت...

برای کسی مردم که:

نه برایم تب کرد...نه سرفه

نه حتی عطسه...

فقط خندید...به خودم به عشقم

به کارام به دیوونه بازیام

از خنده اش ناراحت نیستم

ولی از بیمعرفتی اش دلگیرم

نمیخواهم برایم بمیرد ولی

لااقل وقت مردنم به کمکم برسد


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 15:14 | |







بیچاره دلم...

بیچاره دلم با دیدنت بازهم لرزید

نمیدانست تو همان بی وفای دیروزی

نمیدانست تو زخمهایی که خورده

همه واسه کارایی هست که تو باهاش کردی

دلم برایش میسوزد ولی چه فایده دارد

دل است دیگر...

عقل ندارد

 


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 15:4 | |







عکس های عاشقانه و احساسی به یاد تنهایی ها


عکس های عاشقانه و احساسی به یاد تنهایی ها
 

عکس های عاشقانه و احساسی به یاد تنهایی ها


 


ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 19:57 | |







رسم زمانه...

رسم زمانه را میبینی

روزهاست به خاطرت از تمام

دختران کوچه بازار گذشتم

و بدون توجه از ان ها رد شدم

تا فقط با تو باشم و توجه تو را

بدست اورم اما توجه که نمیکنی به کنار

هنوز با حرف هایت اتشم میزنی

ولی اتش تو برای من بهترین هدیه است

منتظرت خواهم ماند حتی اگر به ضرر خودم باشد

و با مخالفت دیگران

دوستت دارم


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 19:51 | |







ی خبر خوش...

بچه ها امروز خیلی خوشحالم

هنوز نمیدونم اونی که من دوستش دارم

منو دوس داره یا نه

ولی مطمئن شدم که من باشم یا نه

ولی هیچ پسر دیگه ای نیست

و من میتونم تنها صاحب قلبش باشم

و جالب تر اینکه خیالم راحت شد

که واسه خودمه


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 19:30 | |







بی تفاوت...

میای و میبینمت...

میام و میبینمت...

و تو تنها حرفی که میزنی سلام است

و حتی خداحافظی هم نمیکنی...

نه این انصاف نیست...

این جواب محبت ها و عشق من نیست...

من و این همه عشق...

تو و این همه بی تفاوتی...


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 19:20 | |







خوابم نمیبرد...

خوابم نمیبرد

به همه چیز فکر کرده ام

بیشتر به تو میدانم که خوابی

و قبل از خواب به همه چیز فکر کرده ای

غیر از من

امیدوارم که اگر اینگونه است

به خواب بروم و تا روزی که

تو به من فکر کنی بیدار نشوم


[+] نوشته شده توسط محمدرضا در 19:7 | |



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 12 صفحه بعد